عادت سازی: راهی به منظور کسب موفقیت در فضای آنلاین
عادت سازی: راهی به منظور کسب موفقیت در فضای آنلاین
اگر خیلی ساده بخواهیم مفهوم Habit Formation یا «عادت سازی» در فضای آنلاین را توضیح دهیم، بایستی بگوییم که شرکت های موفق فناوری -همچون گوگل، فیسبوک، توییتر و غیره- تجربیاتی برای کابرانشان رقم میزنند که این دست تجربیات منجر به رفع برخی مشکلات کاربران با استفاده از خدمات و سرویس های این شرکت ها میگردد که در نهایت این تجربیات موفق و لذت بخش تبدیل به یک عادت میشوند که در اکثر مواقع ترک آنها کاری بس دشوار است. در ادامه با سکان آکادمی همراه باشید تا چهار عامل ایجاد کننده عادات کاربران آنلاین را بررسی کنیم.
Trigger: معنی فارسی این واژه «ماشه» است اما در فرایند عادت سازی در محیط آنلاین، به هرگونه عاملی که منجر گردد تا کاربر درگیر سایت یا اپلیکیشن ما شود تریگر گفته می شود. برای روشن شدن این مسأله مثالی می زنیم. زمانی که کمی احساس تنهایی می کنیم، سری به فیسبوک میزنیم تا ببینیم دنیا دست کیه! یا اگر بخواهیم از آخرین فرصت های شغلی باخبر شویم، اکانت لینکدین خود را چک می کنیم. اگر هم بخواهیم با نقد و بررسی گوشی های موبایل آشنا شویم، سری به سایتهایی همچون زومیت یا دیجیاتو می زنیم. در نهایت هم اگر خیلی علاقمند به برنامه نویسی و طراحی سایت باشیم و بخواهیم از آخرین اخبار این حوزه ها مطلع شویم، شاید نگاهی به وبلاگ سکان آکادمی بیندازیم!
ممکن است در لحظهای که ما وارد فیسبوک، لینکدین یا هر سرویس دیگری میشویم دردی از ما دوا نشود -نه از پست جدیدی در فیسبوک خبری باشد و نه از فرصت کاری بهتری در لینکدین- اما ما این کار را به خاطر تجربیات مفید گذشته ی خود انجام میدهیم چرا که در گذشته بارها و بارها در چنین شرایطی قرار گرفتهایم و پس از سرک کشیدن به اکانت خود، مشکل مان رفع شده! و این میشود که ما به یک سرویس -اگر نگوییم معتاد می شویم- به نوعی عادت می کنیم.
Action: اکشن مرحلهای از فرایند عادت سازی است که در آن کاربر صرفاً کاری انجام می دهد. مثلاً وقتی کاربری یک اپلیکیشن خاص را روی موبایل خود باز میکند یا وارد یک وب سایت می شود، اینها به مثابه سادهترین اکشن هایی است که کاربران در فرایند ایجاد عادت مرتکب می شوند. اکشن نیازمند به تریگر است. به عبارت دیگر، اگر ما به عنوان یک وب مستر نتوانیم فرصتی برای تولید تریگرهای مختلف ایجاد کنیم، مسلماً کاربران هم به سختی دست به هر گونه اکشنی می زنند.
Reward: این اصطلاح به معنی «پاداش» است. در این فاز، کاربر به چیزی که به دنبالش بوده رسیده -مثلا اگر حوصله اش سر رفته و وارد توییتر شده، با چند توییت جالب و آموزنده برخورد کرده که نیازش را برآورده ساخته اند- و کماکان تشنه ی دریافت اطلاعات بیشتر است.
در این مرحله از کار میتوان از تحقیقات گسترده ی دانشمند آمریکایی آقای B.F.Skinner در زمینه ی پاداش دادن به افراد برای شرطی کردن ایشان استفاده کرد. ایشان در تحقیقات خود به این نتیجه رسید که اگر پاداش -هر نوعی از آن- به صورت نامتناوب و نامنظم به افراد داده شود، اکشن هایی که این افراد به منظور گرفتن پاداش انجام خواهند داد بیشتر اتفاق میافتد نسبت به زمانی که افراد به صورت منظم و قانونمند منتظر دریافت پاداش شوند.
زمانی که در تلاش برای ایجاد یک عادت در کاربرانمان هستیم، خدمات یا سرویس هایی که تا حدودی یکسری قابلیتها را پشت پرده نگاه داشتهاند و اصطلاحاً «مرموز» هستند در ایجاد عادت موفق ترند. پس اگر قصد دارید یک سرویس آنلاین راه اندازی کنید، قرار نیست تمامی قابلیتها را در بوق و کرنا کنید و در معرض دید کاربر قرار دهید بلکه خیلی ساده میتوان در حین تعامل با سرویس، این قابلیتهای منحصر به فرد را در معرض دید کاربران قرار داد.
با اتخاذ چنین رویکردی، کاربران هر وقت که وارد سایت یا اپلیکیشن شما می شوند، با خود اینگونه فکر میکنند که نکنه امروز هم یک سورپریز جدید دریافت خواهم کرد! اگر چنین دیدگاهی در ذهن کاربران ایجاد شود، یعنی ما به هدف خود رسیده ایم.
Investment: به معنی «سرمایه گذاری»، به مرحلهای از ایجاد عادت در کاربران اطلاق میگردد که از آن طریق، کاربران تلاش به ایجاد تغییراتی در سرویس مد نظر میکنند که وقتی در آینده خواستند از آن سرویس استفاده کنند، از سهولت بیشتری برخوردار باشند. برای مثال، وقتی کاربران در شبکههای اجتماعی دوستان خود را اد یا فالو می کنند، تنظیمات سیستم مثل تصویر پروفایل شخصی، رنگ پس زمینه و … را تغییر میدهند و یا مهمتر از همه دست به تولید محتوای شخصی خود میزنند -منظور ارسال پست یا آپلود عکس است- و بسیاری کارهای دیگر، تمامی اینها به مثاله سرمایهگذاری روی این سرویس خاص است و ما انسانها هم بی خود و بی جهت روی چیزی سرمایهگذاری نمیکنیم بلکه سرمایهگذاری ما در حوزه هایی است که روی آنها حساب میکنیم و قصد داریم در آینده بیشتر از آنها استفاده کنیم.
در بسیاری از مواقع، Investment منجر به ایجاد Trigger های جدید می شود. مثلاً شما در یک تالار گفتگو سؤالی را مطرح میکنید سپس تعدادی از کاربران به سؤال شما پاسخ میدهند و شما ایمیل یا نوتیفیکیشن دریافت میکنید با این مضمون که کاربری به سؤال شما پاسخ داده است. این پاسخ به سؤالات به منزله ی تریگرهای جدیدی هستند که روی سرمایهگذاری شما ایجاد شده و شما را مجبور به بازگشت و استفاده ی مجدد از سرویس می کنند. در چنین مواقعی کاربر در چرخه ای قرار میگیرد که این چهار مرحله دائماً یکی پس از دیگری طی شده و وابستگی یا بهتر بگوییم «عادت» کاربر به سرویس مد نظر ما بیشتر و بیشتر می شود.
حال سؤالی که اینجا ممکن است به ذهن خطور کند این است که آیا این عاداتی که در چرخه ی بالا شکل میگیرند ممکن است منجر به اعتیاد به یک محصول یا سرویس خاص شوند؟ در پاسخ به این سؤال نمیتوان پاسخ دقیقی داد چرا که اعتیاد و عادت دو مقوله ی مجزا از یکدیگر هستند. اعتیاد زمانی اتفاق میافتد که ما نیاز مبرم به چیزی پیدا میکنیم -مثلا مواد مخدر- که بدون آن زندگی برایمان غیر ممکن است اما عادت جریانی است که از آن طریق به یک سرویس یا محصول خاص عادت به استفاده پیدا میکنیم و در صورتی که آن سرویس دیگر وجود نداشته باشد، به سادگی میتوانیم سرویس مد نظر را جایگزین کنیم.
مثلاً در گذشته کاربران ایرانی برای ارتباط با یکدیگر از سرویس وایبر استفاده میکردند اما به محض ف-ی-ل-ت-ر شدن این سرویس، عادات خود را تغییر داده و به سرویسی همچون تلگرام روی آوردند (البته توجه داشته باشیم که در برخی مواقع اتفاق میافتد که کاربران به یک سرویس خاص -مثلا فیسبوک- معتاد میشوند و زندگی بدون فیسبوک برایشان مساوی است با مرگ!)
نظر شما چیست؟ آیا سایت های ایرانی همچون سکان آکادمی توانسته اند با موفقیت این چهار فاز را عملی کرده و کابرانشان را در چرخه ی تریگر، اکشن، پاداش و سرمایه گذاری وارد کنند یا خیر؟ نظرات خود را با سایر کاربران در میان بگذارید.