طراحی تجربه کاربری (UX Design) چیست ؟
۱۶ دقیقه
طراحی تجربه کاربری یعنی چی؟ چرا تجربه کاربر مهمه؟ طراحان تجربه کاربری چه کاری انجام و میدن و چطور این تجربه طراحی می شه؟
طراحی تجربه کاربری (UX Design) چیست ؟
اگه دارید این مطلب رو میخونید احتمالا دلیلش اینه که کلمه «تجربهکاربری یا ux» رو توی گوگل جستجو کردید و میخوایید بدونید این موضوعی که همه دارن در موردش صحبت میکنن بالاخره چیه؟ چه کاربردی داره؟ چرا اینقدر مهمه؟ کیا بهش نیاز دارن؟ و خیلی سوالات دیگه …
من این مطلب رو حدود ۳ سال پیش نوشتم که تا حالا چند باری ویرایش شده. توی این ویرایش که ویرایش چهارم هست، نظرات خیلی از شما رو در نظر گرفتم. بنابر این اگه بعد از خوندن این مطلب نظری داشتید، حتما توی قسمت دیدگاهها (پایین صفحه) بنویسید.
تجربهکاربری (UX) چیست؟
بزارید اینجوری بگم! توی سرتاسر دنیا همه شرکتهای بزرگ دارن محصولاتی رو طراحی میکنن که در نهایت به دست من و شما میرسه و ازشون استفاده میکنیم. وقتی برای اولین بار یه موبایل خریدید چه حسی داشتید؟ در مورد اینکه میتونستید گوشی تلفنتون رو توی جیبتون بزارید و هرجایی دور از خونه به تماسهاتون جواب بدید چه فکری میکردید؟ آیا داشتن یه گوشی تلفن با قابلیت حمل، باعث نمیشد در مقابل دوستان و نزدیکانتون یه حس خاص داشته باشید؟ شما یه حس برتری و قدرت در خودتون نمیدیدید؟
بله میدونم که این حس به ۱۰−۱۲ سال پیش مربوط میشده و الان دیگه همه یه گوشی موبایل دارن و کسی به خاطر موبایلش احساس غرور نمیکنه. اما این موضوع رو همین الان هم میشه به شکل دیگهایی دید. فکر میکنید حس داشتن یه iPhone 6+ برای کسی که یه گوشی کلاسیک Nokia 2200 داره چجوریه؟
قبلا وقتی میخواستیم ایمیلمون رو چک کنیم، اگه خودمون یه کامپیوتر شخصی داشتیم، باید منتظر یه فرصتی میشدیم تا بریم پشت کامپیوتر و ایمیل رو باز کنیم. اگه کامپیوتر هم نداشتیم که دیگه وضع بدتر بود و باید دنبال یه زمان آزاد و یه کافینت میگشتیم. اما حالا ما داریم با گوشی موبایلمون این رو تجربه میکنیم که خیلی راحت میتونیم هرجایی که هستیم گوشی رو از جیبمون دربیاریم و ایمیلها رو چک کنیم. فرقی نمیکنه در حال راه رفتن توی خیابون، توی اتوبوس، در حال مسافرت، یا حتی روی تختمون دراز کشیده باشیم.
یه وقت هم میشه که این تجربهها بد باشن. مثلا این گوشی Xperia X10 mini من حافظه RAM خیلی پایینی داره. من هرموقع که میخوام با گوشیم به فیسبوک سربزنم، باید همه برنامههای جانبی رو ببندم تا گوشیم هنگ نکنه!
تجربههای خوب و بدی که ما در استفاده از محصولات داریم باعث شدن که اونها رو بخریم یا نخریم.
در یک جمله، تجربههایی که ما در استفاده از محصولات مختلف داریم باعث شدن که اونها رو بخریم یا نخریم. طبیعتا وقتی این تجربهها تا این حد مهم هستن که روی تصمیمگیریهای ما تاثیر مستقیم دارن، یک صعنتی هم بوجود میاد که تمرکزش روی خلق تجربههای شیرینتر برای کاربران باشه. به این صنعت میگن صنعت تجربهکاربری.
تجربهکاربری در ویکیپدیا اینطور تعریف شده: «تجربهکاربری، خلق هر چیز معنا دار و به یاد ماندنی است که توسط یک سازمان برای مشتریان ایجاد میگردد.» آقای Jesse James Garrett هم در یکی از کتابهای خودش به نام « المنتهای تجربهکاربری» میگه:
تجربهکاربری یعنی نگاه به کاربرد محصول از بیرون. یعنی از همون سمتی که مردم به نحوه عملکردش نگاه میکنن.
طراحی تجربهکاربری (UX Design) چیست؟
کاربرا تجربههای متفاوتی در استفاده از یه محصول دارن. یعنی ممکنه تجربه من در استفاده از iPhone 6+ با تجربه شما متفاوت باشه. توی دنیای تجربهکاربری یکی از مهمترین موضوعاتی که همیشه باهاش در ارتباط هستیم اینه که بدونیم الان کاربران ما چه چیزی رو دارن تجربه میکنن. برای این کار لازمه که نیازهای کاربر رو شناسایی کرده باشیم و بدونیم که با چه مسائلی روبرو هستن. طراحی اینجا یعنی پیدا کردن راه حل برای این مسائل. بنابر این طراحیتجربهکاربری یعنی پیدا کردن راه حلی برای بهتر کردن تجربههای کاربران.
مثلا یاهو و گوگل هر دو یه شرکت اینترنتی خیلی بزرگ هستن که سرویسهای زیادی رو برای کاربراشون دارن. برای این دو شرکت یکی از مهمترین دغدغهها اینه که همه سرویس هاشون در دسترس کاربر باشه. یاهو میخواد همه این سرویسها رو توی صفحه اصلی داشته باشه، اما گوگل رویکرد متفاوتی داره. اینکه چطور همه سرویسها در دسترس کاربر قرار بگیره بدون اینکه باعث سردرگمیش بشیم یه مسئله به حساب میاد.
حالا یه طراح تجربهکاربری باید طرحی ارائه بده که این مشکل رو حل کنه. یعنی دو هدف رو دنبال کنه: اول اینکه کاربر بتونه به همه این سرویسها دسترسی داشته باشه و دوم اینکه شرکتهای یاهو و گوگل بتونن به اهداف تجاریشون برسن. میبینید که طراحان تجربهکاربری این دو شرکت بزرگ رویکردهای کاملا متفاوتی رو هم در پیش گرفتن.
طراحی تجربهکاربری چه حوزههایی رو پوشش میده؟
یکی از چیزهایی که توی طراحی تجربهکاربری کمی فریبنده است اینه که اغلب افرادی که تازه باهاش آشنا میشن فکر میکنن تجربهکاربری یه موضوع مستقله. اما در واقع اینطور نیست و تجربهکاربری از ترکیب و هماهنگی بین چند حوزه دیگه به وجود میاد. حالا من چند تا از مهمترین این حوزهها رو بهتون معرفی میکنم.
طراحی تعاملی (Interaction Design)
طراحی تعاملی به عنوان یکی از المنتهای اصلی طراحی تجربهکاربری شناخته میشه و مربوط میشه به روش تعامل وبسایتها با انسان. چون وبسایتها ابزارهای تکنولوژیک خشنی هستند، ارتباط انسان با این ابزارها کمی متفاوتر به نظر میرسه. معمولا کاربرای شما نمیتونن خیلی راحت به وب سایتتون اعتماد کنن. به همین دلیل ارتباط انسان با چنین ابزارهایی ( به عنوان یک موجود اجتماعی) نیاز به یه رویکرد تعاملی و دوطرفه داره.
رابط کاربری و طراحی دیداری (User Interface Design)
من نمیخوام مباحثی مثل روانشناسی گشتالت و یا ادراک دیداری رو بشکافم ولی به طور کلی طراحی دیداری (بهش طراحی گرافیکی هم میگن) یعنی روش استفاده از عناصر بصری مثل رنگ، تصاویر و سمبل ها، برای انتقال یه پیام به کاربر. غیر از این شامل روش استفاده کاربر از محصول هم میشه.
کاربردپذیری (Usability)
کاربردپذیری یعنی طرح این سوال که برای رسیدن به یه هدف مشخص، باید چه امکاناتی رو در اختیار کدوم دسته از کاربرا قرار بدیم که منجر به استفاده موثر، رضایت بخش و با بهره وری بالا بشه ؟ هرچند که کاربردپذیری خوب، برای خلق یه تجربهکاربری موثر ضروریه، اما به تنهایی هم تضمینش نمیکنه و باید به توانایی انسان در استفاده از وب سایت و یا یه نرم افزار خاص هم توجه داشته باشیم.
قابلیت دسترسی (Accessibility)
قابلیت دسترسی یعنی وجود سیستمی برای وصول، استفاده و درک آسون. وجود ابزارهای پیمایشی مناسب (مثل منو ها) که باعث بشن کاربر خیلی آسون به قسمتهای مختلف سایت دسترسی داشته باشه، همینطور بعد از دسترسی به هر قسمت برای استفاده از اون با پیچیدگی روبرو نشه و در نهایت اینکه بتونه در کمترین زمان به درک جامعی از وب سایت برسه، مجموعه مسائلی هستن که قابلیت دسترسی روی اونها تمرکز داره.
تعامل انسان و کامپیوتر (HCI)
شاید بشه گفت تعامل انسان و کامپیوتر موضوع اصلی تجربهکاربریه. در واقع ما باید تجربه کاربر رو در طراحیها دخالت بدیم. میتونیم این بخش رو به عنوان نتیجه گیری هم در نظر بگیریم و بگیم به طور کلی در طراحی تجربهکاربری، درک احساسات بازدید کنندههای یه وب سایت، کلید اصلیه. اولین قدم در طراحی تجربهکاربری اینه که ببینیم چی میتونه باعث بشه کاربر مایل به بازدید از وب سایت ما بشه ؟
معماری اطلاعات (Information Architecture)
اگه بخوام تعریفی که انستیتو جهانی معماری اطلاعات ارائه میکنه رو ساده کنم، معماری اطلاعات علم و هنریه که کمک میکنه کاربران دسترسی بهتری به اطلاعات داشته باشن. به عبارتی معماری اطلاعات یعنی کمک به کاربر برای اینکه بتونه اطلاعات رو راحتتر پیدا کنه.
طراح تجربهکاربری (UX Designer) کیست؟
به هرکسی که داره توی یکی و یا همه حوزههای ذکر شده کار میکنه میتونیم بگیم متخصص و طراح تجربهکاربری. معمولا متخصصین تجربهکاربری دو دسته هستن. دسته اول اونهایی که به صورت عمومی تو همه و یا اکثر حوزهها تخصص دارن و میشن طراحان همه فن حریف (Generalist). دسته دوم هم اونهایی هستن که توی یکی از این حوزهها به صورت تخصصی وارد شدن و خودشون رو با همون عنوان معرفی میکنن. مثلا میگن طراح ربطکاربری، معمار اطلاعات و یا متخصص طراحی تعاملی (Specialist).
طراح تجربهکاربری کسیه که حواسش به تجربههای خوب و بد کاربران محصول شماست.
میبینید که گوگل و یاهو دارن تجربههای متفاوتی رو به کاربرانشون ارائه میکنن و این چیزیه که طراحان تجربهکاربری این شرکتها طراحی کردن. طراح تجربهکاربری کسیه که حواسش به تجربههای خوب و بد کاربران محصول شما هست و تلاش میکنه اونها رو بهتر کنه.
همین؟! فقط حواسش به تجربیات مشتریان هست؟ خب این رو که خودتون هم میتونید انجام بدید. پس دیگه چه نیازی هست که یه نفر دیگه این کارو انجام بده؟ پاسخ اینه که این موضوع ساده خیلی پیچیدهتر از اونیه که به نظر میرسه.
طراحی تجربهکاربری (UX Design) ساده اما پیچیده است
تجربهکاربری یه چیزی به همین سادگیه که توضیح دادیم. یعنی فقط باید مواظب باشید که هیچ کدوم از تجربههای کاربر بدون اطلاع شما اتفاق نیفته. اما انجام همین کار ساده گاهی اونقدر پیچیده میشه که حتی حرفهاییترین طراحان هم توی انجامش به مشکل بر میخورن. این پیچیدگی دو دلیل عمده داره:
- ما با رفتارهای پیچده انسانی سروکار داریم و این انسانها خیلی پیچیدهتر از اونی هستن که بشه در موردشون یه تصمیم قطعی و دفعی گرفت.
- تجربههای کاربران مدام در حال تغییره بنابراین هر روز با مسائل جدید برخورد میکنیم که نیاز به راه حلهای جدیدی هم دارن.
از خصوصیات طراحان تجربهکاربری اینه که اغلب (ذاتا) ذهن انتزاعی خوبی دارن.
به نظر من تجربهکاربری بیشتر از اینکه یه روش باشه یه فرهنگه. یعنی باید توی سازمان شخصی باشه که خط فکریش مبتنی بر توجه به کاربر باشه. خب این بخشیش اکتسابی هست اما قسمت زیادیش هم ذاتیه. دقیقا مثل اینکه یه شخصی با قد ۲ متر و ۱۰ سانت (که قد بلندش ذاتیه) احتمالا اگه بسکتبالیست بشه بازدهی بیشتری داره تا کشتی گیر. از خصوصیات طراحان تجربهکاربری هم اینه که اغلب (ذاتا) ذهن انتزاعی خوبی دارن.
از طراحی محصول تا طراحی تجربه کاربری
در حالی که در طراحی محصول سازندهها بیشتر به کارکرد درونی محصول توجه دارن، طراحی تجربهکاربری اغلب با طرح سؤالاتی از نحوه کارکرد بیرونی محصول همراهه.
مثال از کتاب المنتهای تجربه کاربری: بعد از چند دقیقه برگشتین و میبینید که قهوه هنوز آماده نشده و علتش هم اینه که شما دکمه روشن شدن قهوه ساز رو درست فشار ندادید. قهوه ساز هیچ نشونه ایی نداره که بفهمید روشن شده. نه چراغی، نه صدایی و نه حتی هیچ لرزشی که نشون بده شما دکمه رو واقعاً فشار دادید. شما فکر کردید روشن شده ولی اشتباه کردید. ممکنه می شده قهوه ساز رو طوری تنظیم کرد که خودش اول صبح روشن بشه، اما شما حتی اطلاع نداشتید که یه چنین امکاناتی داره.
طراحی دیداری میخواد مطمئن بشه که دکمه قهوه ساز شکل، رنگ و ظاهر مناسبی داشته باشه. طراحی کاربردی میخواد مطمئن بشه که فشار دادن دکمه منجر به یه عمل مناسب میشه. اما طراحی تجربهکاربری میخواد ببینه که آیا طراحی دیداری و کاربردی دکمه، برای کل محصول مناسب هست یا نه. برای این کار ممکنه این سؤال رو مطرح کنه که «آیا دگمه برای انجام دادن یه همچین کارمهمی زیادی کوچک نیست ؟» طراحی تجربهکاربری سعی میکنه بفهمه آیا دکمه در کلیت محصول درست کار میکنه یا نه.برای این کار هم ممکنه این سؤال رو مطرح کنه که «آیا دگمه نسبت به سایر دکمههایی که کاربر میخواد همزمان استفاده کنه در موقعیت مناسبی قرار گرفته ؟»
طراحی تجربهکاربری و وب
طراحی تجربهکاربری توی وبسایتها اهمیت بیشتری پیدا میکنه. وقتی میگیم سایت یا وبسایت منظورمون هم سایتهای محتوا گراست و هم وباپلیکیشنهای تعاملی.
اگه قصد دارید کاربری رو از سایتتون فراری بدید، هیچ چیز سادهتر از این نیست که یه کری کنید که بهش احساس حماقت دست بده.
سایت یه ابزار تکونولوژیک پیچیده است و کاربرا وقتی از یه ابزار پیچیده استفاده میکنن کافیه یه چیزی درست کار نکنه، اونها فورا شروع میکنن به سرزنش کردن خودشون. فکر میکنن ممکنه یه جای کار اشتباهی انجام داده باشن یا اینکه نحوه کار کردن باهاش رو بلد نیستن. مقصر اونها نیستن که سایت درست کار نمیکنه. اما اونها در هر حالت احساس حماقت میکنن. فکر میکنم اگه قصد دارید کاربری رو از سایتتون فراری بدید، هیچ چیز سادهتر از این نیست که یه کاری کنید که بهش احساس حماقت دست بده.
کاربرانتان رو در نظر داشته باشید
متد ایجاد یک تجربهکاربری مؤثر رو «طراحی کاربر محور» میگن. مفهوم کلی طراحی کاربر محور بسیار ساده است : کاربر رو در هر مرحله از طراحی محصول معیار قرار بدید. با وجود این، همین مفهوم ساده داری معانی پیچیده است.
بزرگترین دلیل که میگه طراحی تجربهکاربری باید برای شما مهم باشه اینه که برای کاربرای شما مهمه.
اگه شما برای اونها یه تجربه مثبت فراهم نکنید، اونها از محصول شما استفاده نمیکنن. و بدون کاربر تنها چیزی که نصیب شما میشه یه سرور پر از گرد و خاک است، منتظر درخواستی که هیچ وقت نمیاد. امروز باید مطمئن باشید که همه چیز در جای خودش درست کار میکنه و با این رویکرد برای کاربراتون یه تجربه جذاب، قابل درک و خوشایند ایجاد کنید
کیا باید از تجربهکاربری استفاده کنن؟
در واقع همه! یا بهتره بگم هرکسی که داره یه محصول تولید میکنه. فرقی نمیکنه که یه کسب و کار خیلی کوچیک دارید یا خیلی بزرگ. باید در حد خودتون تلاش کنید که تجربههای خوشایندی رو برای کاربرانتون رقم بزنید.
در حال تولید هر محصولی که باشید، کاربرای شما یک سری نیازهایی دارن که باید بهشون پاسخ داده بشه. اگه یه طراح تجربهکاربری رو در کنار خودتون داشته باشید، بهترین پاسخ رو میدید. اگه نداشته باشید، احتمالا هزینه خیلی بیشتری رو باید انجام بدید تا خودتون با آزمون و خطا به این نتیجه برسید که چی درسته و چی غلط.
حرف آخر
مطالبی که ما مینویسیم درواقع یک سری مشاورههای رایگان هستن برای شما که میخوایید کسب و کار دیجیتالیتون رو توسعه بدید. اگه میخوایید همیشه در جریان آخرین مطالب نوشته شده قرار بگیرید، میتونید مشترک خبرنامه شوید – با مشترک شدن در خبرنامه از آخرین اخبار تکنولوژی و مقالات و تخفیفات مناسبتی در ایمیل خود آگاه شوید
طراحی وب سایت | طراحی داشبوردهای مدیریتی و مصورسازی و آنالیز اطلاعات | بهینه سازی سایت | سئو سایت | طراحی فروشگاه الکترونیکی | طراحی اپلیکیشن موبایل تخصص ما است
تلفن تماس
09125790902