چرا نباید با خانواده و دوستان کسبوکار راه انداخت؟
مدت زمان تقریبی مطالعه: ۵ دقیقه
چرا نباید با خانواده و دوستان کسبوکار راه انداخت؟
بعد از دوران رکود بزرگ اقتصادی در غرب، نسلی از «کارآفرینهای اتفاقی» ظهور کرد و فضای کسبوکارهای کوچک رو زیر و رو کرد. این موضوع زمینهساز یه تحول تدریجی در فضای کار شد به شکلی که تخمین میزنن ۴۰ درصد نیروی کار آمریکا تا سال ۲۰۲۰ خویشفرما بشن، یا در واقع کار و کاسبی خودشون رو داشته باشن. روندی که امروز هم بعد از چند سال رخوت اقتصادی در ایران کمکم داریم میبینیم، و تغییر در فضای اقتصاد باعث شده گروههای دوستان و خانوادهها بیشتر از قبل به دنبال راه انداختن کسبوکار باشن، با وجود اینکه معمولا تجربه و منابع مالی محدودی دارن.
با این حال، اینکه کسی امکان راهانداختن کسبوکار رو داره دلیل نمیشه حتما این کار رو بکنه. با وجود همه نوآوریها و افزایش دسترسی به امکانات مختلف، هنوز هم فتح دنیای تجارت و کسبوکار کار سختیه. از نوسان بازارهای مالی و اقلام خاص مثل طلا و دلار گرفته تا رقبای داخل بازار، عوامل زیادی هست که میتونه زیرآب یک کسبوکار نوپا رو بزنه و از اون بدتر روابط بین دوستان یا خانواده رو شکرآب کنه.
به همین دلیل قبل از اینکه تصمیم به راه انداختن یه کسبوکار تازه با دوست و آشنا بیافتین، بد نیست این مشکلات رو هم در نظر داشته باشین:
۱. دوستی لزوما به معنی سازگاری در کار نیست
وقتی با دوست یا اعضای عزیز خانواده کسبوکاری شروع میکنی، این باور وسوسهکننده است که رابطه خوب فعلی شما تبدیل به یه اتحاد کاری موفق میشه.
ولی به ندرت چنین میشه، چون حتی آدمهایی با ارزشها و جهانبینی مشابه هم ممکنه رویکرد متفاوتی در انجام کارهای مختلف در کاسبی داشته باشن. این تفاوت ممکنه وقتی میخواید مدل کسبوکار رو در بیارید یا فرهنگ شرکت رو تعیین کنید، اختلافهای بزرگی ایجاد کنه، که خودش میتونه به صمیمانهترین روابط هم ضربه بزنه.
۲. خانواده و دوستان به ندرت برای بدترین حالت برنامهریزی میکنن
وکیلی که با پروندههای اختلاف کاری بین خانواده و دوستان زیاد سروکار داشته، نکتهای به من گفت. به نظر اون یکی از مشکلات اصلی، کمبود ارتباط مناسب بین شرکای کاریه. به بیان دقیقتر اون توصیه میکنه که با اعضای خانواده یا دوستانتون بدون تعارف صحبت کنین و به تمام حالتها و سناریوهای مختلف برای کار با جزئیات فکر کنین، از جمله بدترین اتفاقها و اختلافها، تا بعد بتونین برنامهریزی منسجمی داشته باشین و از رابطهتون در مقابل اختلاف و شکست محافظت کنین.
۳. تعریف نقشهای مشخص در کسبوکار سخته
بیشتر دوستیها اتفاقی و خودبهخود به وجود میاد، که یعنی هیچ نقش و ساختار مشخصی از قبل وجود نداره. اما بین شرکای تجاری چنین شرایطی نیست، شراکت معمولا کاملا انتخابی شکل میگیره و در ساختارش نقشها و مسئولیتهای مختلف مشخص میشه. تقریبا همیشه یکی از شرکا باید نقش مقتدر و رهبر ایفا کنه، که میتونه توازن یه رابطه دوستی رو به هم بزنه و نهایتا باعث ناراحتی بشه.
خیلی وقتها خانواده و دوستان سعی میکنن کلا از این موقعیت فرار کنن، اما این کار ممکنه باعث کمبود انسجام و رهبری در کسبوکار بشه.
۴. اهداف کاری تو ممکنه با شریکت فرق کنه
به همین ترتیب، انگیزه تو از راهانداختن کسبوکار هم ممکنه با انگیزه دوستت یا مثلا برادرت فرق کنه. برای نمونه، ممکنه هدف بلندمدت تو این باشه که یه کسبوکار موفق و پولساز راه بندازی، اما شریکت فقط دنبال یه درآمد اضافه در کنار درآمد اصلیش باشه. این کاملا با بنیان شراکت کاری تضاد داره، چون شراکت کاری باید بر اساس هدف مشترک و چشماندازهای مشترک برای کسبوکار شکل بگیره.
چنین شکافی در انتظارات طرفین میتونه خیلی مخرب باشه، و باعث مشاجره و اختلاف بشه؛ هم به رشد کسبوکار ضربه بزنه و هم به رابطه دوستانه یا خانوادگی.
۵. هزینه شکست خیلی بیشتره
طبق آمارهای اقتصاد آمریکا، نصف کسبوکارهای کوچک در ۲۴ ماه اول کارشون شکست میخورن. چنین شکستهایی معمولا هزینه سنگینی برای صاحبین کسبوکارهای کوچک داره، و هزینهاش فقط به اتلاف سرمایه محدود نمیشه.
اما برای کسی که با دوست و آشنا شریک شده، شکست کسبوکار مشترک میتونه تنشی به وجود بیاره که حتی یه رابطه محکم هم ممکنه از پسش برنیاد. این یعنی هزینه شکست خیلی بالاتره، چون میتونه هم به زندگی کاری شما ضربه بزنه و هم زندگی شخصیتون.
۶. مناسبات مالی در کنار دوستی معمولا معجون بدمزهای در میاد
یه ضربالمثل قدیمی هست که میگه به دو گروه نباید پول قرض بدی، به دوستانت و به خانوادهات. و همین نکته در مورد راهاندازی کسبوکار صدق میکنه. چون معمولا هر شریک باید بخشی از سرمایه شخصی خودش رو در کسبوکار سرمایهگذاری کنه، که این سرمایهگذاری یک سری مناسبات مالی به وجود میاره که عموما در قالب تعهد و قرارداد قانونی در میاد. مشکل خیلی واضحه، حتی یک کوتاهی یا بیمسئولیتی از یک طرف میتونه به شدت روی شراکتشون تاثیر بگذاره.
۷. برنامهریزی برای تعطیلات و سفر سخت میشه
زمانی که با یک عضو عزیز خانواده یه کسبوکار مستقل راه میاندازی، فشار زیادی هم به زمان شخصی و هم زمان کاریت میاری. دیگه خیلی سخته که بتونین با هم سفر برین و تعطیلات رو با هم بگذرونین، چون ممکنه در موقعیت حساسی کسی بالای سر کسبوکارت نباشه. تا وقتی کارمند قابل اعتمادی نداشته باشی که بدونی میتونه سنگر رو نگه داره و در نبودتون تصمیمات درستی بکیره، لازمه که تعطیلات و سفرهاتون رو هم از جدا کنین.
۸. فشار مالی زیادی به خانواده میاد
با اینکه دلایل خیلی زیادی برای راهانداختن یه کسبوکار شریکی هست، سرمایهٔ اضافهای که شریکت میاره یکی از مهمترین دلایله.
راهاندازی یه کسبوکار گاهی هزینه زیادی داره، پس طبیعیه این بار مالی رو با شریک مورد اعتمادی سهیم بشی که بتونه از طرف خودش تجربه، توانایی، و قدرت رهبری هم به سر میز بیاره. اما شروع کسبوکار با یه عضو نزدیک خانواده کلا شرایط متفاوتیه، چون احتمالا هر دو از منبع مالی مشترکی برداشت میکنین که یعنی سرمایه محدودتری دارین و فشار بیشتری به خانوادهتون میاد.
۹. کسبوکارهای دوستانه و خانوادگی معمولا کمبود تخصص دارن
به غیر از توانایی فراهم کردن سرمایه اولیه، یه شریک مستقل که با دقت انتخاب شده باشه میتونه تخصص و تجربه خیلی مهمی با خودش به همراه بیاره. اما وقتی با دوست و آشنا شریک میشی ممکنه از این جنبه دچار کمبود بشین. اگر از نظر مهارت ارزشمند کسبوکار و تجارت کم و کسری داشته باشین، ممکنه در شرایط وارد بازار بشین که ابزارهای لازم برای موفقیت رو ندارین.
۱۰. احساسات میتونه بر عقیل سلیم در کار غلبه کنه
نرخ طلاق در کشور ما با افزایش مداوم در چند سال اخیر به ۱۵ درصد رسیده. از طرف دیگه وقتی فشارهای مالی ناشی از افزایش تورم رو هم در نظر بگیری، متوجه میشی که به طور کلی خانوادهها دارن فشار زیادی رو تحمل میکنن.
در شرایطی که شرکای کاری عضو یک خانواده باشن و از نظر احساسی هم به وابستگی داشته باشن، دورههای سخت کسبوکار بهشون سختتر میگذره و میتونه باعث بشه طرفین رفتار غیرمنطقی از خودشون نشون بدن. در نتیجه ممکنه این احساسات بر تصمیمگیری درست در کار غلبه کنه و به سرعت کسبوکار رو زمین بزنه.
۱۱. ارزیابی عملکرد شریکت کار سختیه
با اینکه صداقت زیربنای هر رابطه موفق و مفیدیه، اما ارزیابی و سنجش درست و رک عملکرد آدمهایی که بهت نزدیکن ممکنه کار سختی باشه. این کار ممکنه بین دوستان و اعضای خانواده شریک در کسبوکار مشکلاتی به وجود بیاره. به بیان دقیقتر، اشتباهها نادیده گرفته میشه و مشکلات فرایند انجام کار بیشتر از اونچه که باید ادامه پیدا میکنه. با اینکه میشه ارزیابی رو به شخص ثالثی سپرد، اما انتقاد بهطور بالقوه میتونه به رابطهها لطمه بزنه.
۱۲. به هم خوردن روابط میتونه باعث از هم پاشیدن گروه بشه
تا اینجا از تاثیر شکست کسبوکار روی رابطه بین دوستان و اعضای خانواده زیاد گفتم، اما باید عواقب مهم اختلاف رو هم در نظر گرفت. شکرآب شدن رابطه بین دو عضو خانواده یا دو دوست نزدیک ممکنه شکاف عمیقی به وجود بیاره و باعث بشه حتی منسجمترین گروهها هم از هم بپاشن و بخشهای رقیب تشکیل بدن. این ممکنه به مشاجرات و اختلافهای زشت و ادامهداری منجر بشه که طرفهای مختلف رو درگیر میکنه.
۱۳. حتی در صورت موفقیت هم ممکنه روابط آسیب ببینه
رند فیشکین کارآفرین و موسس Moz نظر جالبی دربارهٔ شراکت دوستان یا اعضای خانواده در محیط کسبوکار داره. اون میگه که اگرچه روابط احتمالا تحتتاثیر فشار شکست کسبوکار قراره میگیره، ولی احتمال قوی هست که حتی در صورت موفقیت کسبوکار هم روابط تیره و تار بشه. به هر حال دنبال کردن بیوقفه موفقیت در بازار رقابتی میتونه تاثیر منفی خودش رو بگذاره و البته پیشرفت هم ممکنه دیدگاه هر فرد رو تغییر بده و در رابطه فاصله بندازه.
۱۴. تغییر شرایط میتونه توازن هر شراکتی رو به هم بزنه
در طی زمان، بازاری که کسبوکار تو در اون فعاله ممکنه تغییر زیادی بکنه. پس شرایط مالی و شخصی تو هم ممکنه تغییر زیادی بکنه، که یعنی چالشهای جدید رو باید با انعطافپذیری و واکنش مناسب پاسخ بدی. این ممکنه در رابطه باعث به هم خوردن توازن بشه، به خصوص اگر یک طرف یک دفعه مجبور بشه بدون پاداش خاصی مسئولیت سنگینتری رو به عهده بگیره.
مثلا اگر کسبوکار نیاز به سرمایهگذاری اضافه داشته باشه اما یکی از طرفین دچار مشکلات مالی باشه، طرف دیگه مجبوره این تعهد مالی رو برآورده کنه بدون اینکه سهم بیشتری از کار بگیره. این ممکنه باعث رنجش زیادی بشه و شکاف عمیقی بین کسانی به وجود بیاره که قبلا خیلی نزدیک بودن.
۱۵. ممکنه کسبوکار همیشه در اولویت نباشه
به همین ترتیب، تغییر شرایط شخصی هم میتونه اولویتهای ما رو عوض کنه و ما وادار بشیم وقتمون رو جور دیگهای برنامهریزی کنیم. ازدواج یا بچهدار شدن معمولا وقت زیادی از آدم میطلبه، و اولویت دادن به کسبوکاری که با دوست یا عضو خانواده راهاندازی شده گاهی سخت میشه. حتی اگر دو طرف سر هدف و چشمانداز مشابهی توافق کرده باشن، در صورت تغییر شرایط یا اولویتها این وضعیت هم ممکنه تغییر کنه.
این شرایط ممکنه به شکل تدریجی هم اتفاق بیافته، و کسبوکار در سراشیبی نزول قرار بگیره بدون اینکه اقدام مناسبی برای جلوگیری از اون انجام بگیره.
منبع: LifeHack